شناسه : 8247728
به سوی فرزندِ بیشتر(5)

توکل بر خدا


بعضی‌ها که در فضای فکریِ ما نیستند، وقتی از ما می‌شنوند که فرزند زیاد بهتر است، تعجب می‌کنند. با خودشان می‌­گویند: ما توی یکیش موندیم، ولی این­ها به چهارتا هم قانع نیستند! غالبا هم به جهتِ مشکلات اقتصادی از فرزندِ بیشتر، فراری هستند در حالی­‌که خداوند متعال بارها در قرآن فرموده است: (توکّل علی الله )

یزد آوا؛ بعضی‌ها که در فضای فکریِ ما نیستند، وقتی از ما می‌شنوند که فرزند زیاد بهتر است، تعجب می‌کنند. با خودشان می‌­گویند: ما توی یکیش موندیم، ولی این­ها به چهارتا هم قانع نیستند! غالبا هم به جهتِ مشکلات اقتصادی از فرزندِ بیشتر، فراری هستند در حالی­‌که خداوند متعال بارها در قرآن فرموده است: (توکّل علی الله ) یعنی بر من توکل و به من اعتماد کن. معلوم می­‌شود یکی از شرائط یاری خدا این است که ما به او اعتماد داشته باشیم

مردم هم دو دسته هستند: بعضی‌­ها می خواهند خودشان زندگیِ خودشان رو بچرخانند و بچه­‌هایشان را اداره کنند. این­ها در همان یک بچه می‌مانند! حتی شاید بعد از ازدواج هم از ازدواجشان پشیمان می­‌شوند که چه غلطی کردیم! حالا چه جوری شکم اینو سیر کنیم؟!

این افراد حتی اگه نمازخوان باشند و هر روز در نمازشان بگویند: ایّاک نستعین، باز هم خودشان را همه کاره می‌دانند و در نتیجه از عهده‌­ی هیچ کاری هم بر نمی­‌آیند!

دسته دوم کسانی هستند که به این باور رسیده اند که : روزیِ به دست خداست و او هیچ وقت بندگان خود را رها نمی‌کند و خزائنش هم هیچ گاه تمامی ندارد و اگر هم گاهی روزیشان کم می‌شود، یا امتحانی الهی است که باید با صبر، از آن، سرفراز بیرون بیایند و یا جریمه‌­ی گناهی است که باید با توبه و استغفار، برطرف بشود.

یادتان است که قدیم­‌ها می گفتند: مهمان حبیب خداست؟ راستی مگر نوزاد متولد شده، مهمان نیست؟ تازه مهمانی است که از جانب خدا آمده و مگر ممکن است که خدا مهمان بفرستد و روزیش را همراهش نکند؟! پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ( إِنَّ الضَّيْفَ إِذَا جَاءَ فَنَزَلَ بِالْقَوْمِ جَاءَ بِرِزْقِهِ مَعَهُ مِنَ السَّمَاءِ فَإِذَا أَكَلَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ بِنُزُولِهِ عَلَيْهِم‏ ) یعنی:

مهمانی که وارد بر خانه ای می شود، رزق آسمانی خودش را به همراه دارد و هنگامی که غذا را خورد، خداوند میزبان را می آمرزد.

می‌بینید؟ نه تنها چیزی از روزی میزبان کم نمی شود بلکه گناهانش هم مورد مغفرت قرار می­‌گیرد.

کجا رفتند کسانی که به سخنان قرآن و پیامبر و ائمه باور داشتند؟! خدا رحمتشان کند!

مشکل ما این است که ظاهر بین هستیم و مسأله برکت را در نظر نمی گیریم و باور نمی کنیم که کمِ با برکت پر منفعت تر از زیادِ بی برکت است. هر کثیری کوثر نیست. کوثر یعنی خیرِ با برکت.

ما باید از خداوند، عمر پُر برکت بخواهیم نه عمر طولانی و مال با برکت بطلبیم نه مال زیاد.

شخصی به نزدیکی از علما رفت و گفت: شما چگونه می گویید: خمس مالتان را بدهید تا اموالتان زیاد شود؟ در ریاضی ثابت شده که 5 منهای یک می‌شود: 4 ولی شما می گویید: می شود: 6 !

آن عالم پرسید: سگ سالی چند بار می زاید؟ گفت: سالی دوبار. پرسید: هر بار چندتا توله می زاید؟ گفت: هرباری 5 ، 6 یا حتی بیشتر. پرسید: چند سال عمر می کند؟ گفت: تا سی سال هم عمر می­کند. پرسید: چه مقدار از گوشتش خوراک مردم می شود؟ گفت: هیچی. پرسید: چه مقدارشان طعمه­‌ی درندگان می شوند؟ گفت: خیلی کم. پرسید: چه مقدارشان به علتِ بیماری می میرند؟ جواب داد: بیماری ای که سگ را بکشد، خیلی نادر است.

سپس پرسید: گوسفند سالی چند بار می زاید؟ گفت: سالی یکبار. پرسید: و هر باری چند تا؟ گفت:یکی. پرسید: و چند سال عمر می کند؟ گفت: حدود ده سال. پرسید: چه مقدار از گوشتش را مردم می خورند؟ گفت: خیلی و اصلاً گوسفند را پرورش می دهند تا گوشتش را بخورند. پرسید: چه مقدار طعمه درندگان می‌شود؟ گفت: خیلی. پرسید: چه مقدارشان به واسطه‌­ی بیماری‌ها می میرند؟ گفت: خیلی، بیماری­‌های دام فراوان است که گاهی گله­‌ها را از بین می بَرَد.

آن عالم گفت: به حسابِ ریاضی، الآن باید دنیا پُر از سگ باشد و نسل گوسفند منقرض شده باشد؛ اما بیابان­ها پُر است از گله­‌های گوسفند ولی تو یک گله­‌ی سگ به من نشان بده!

آن مرد تعجب کرد و علت را جویا شد و آن عالم در جوابش گفت: خدا چهار تا حرف در گوسفند قرار داده که در سگ قرار نداده : ب، ر،ک،ت ! آری برکت.

اگر توکل و باور به رزاقیت الهی ندارید، می‌­توانید سری به خانواده­‌هایی که از این دو گوهر، بهره‌­مندند، بزنید و با چشم خود قدرت الهی را ببینید.

و چه نیکو سروده است سعدی شیرازی که:

یکی طفل، دندان برآورده بود       پدر سر به فکرت فرو بُرده بود

که من نان و برگ از کجا آرَمَش؟      مروّت نباشد که بگذارمش

چو بیچاره گفت این سخن، پیش جفت     نگر تا زن او را چه مردانه گفت:

مخور هولِ ابلیس تا جان دهد      همان کس که دندان دهد، نان دهد

تواناست آخر خداوندِ روز       که روزی رسانَد، تو چندین مسوز

نگارنده­ی کودک اندر شکم         نویسنده­ی عمر و روزی است هم

خداوندگاری که عبدی خرید         بدارد، فکیف آن که عبد آفرید

تو را نیست این تکیه بر کردگار          که مملوک را بر خداوندگار

و خدا رحمت کند قدیمی‌­ها را که می‌­گفتند: دهانِ باز، بی روزی نمانَد! یا می­‌گفتند: خدا بزرگه!   آری، خدا بزرگ­تر از آن است که از روزی رساندن به مخلوقاتِ خود عاجز باشد و انسان بسیار کوچک­تر از آن است که بتواند بدونِ یاریِ او، حتی خودش را اداره کند.

ادامه دارد...

محمد مسلم وافی




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.