شناسه : 12470600
حکایت بهانه‌های پوچ این روز‌های مربیان ایرانی؛

فوتباد...!


مربیان ایرانی هنرهای زیادی دارند؛ یک توانایی خارج از حد تصور آن‌ها، خنداندن مردم است. کافی است یک تیم فوتبال ببازد، آن وقت جالب‌ترین و خنده‌آورترین بهانه‌ها از زبان مربیان شنیده می‌شود؛ جادوگر، رمال، کی‌روش، قلم به دستان مزدور و حالا «باد»!

به گزارش یزد آوا، می‌گوید پیروزی صد پدر دارد اما باخت، یتیم است، یعنی کافی است یک تیم ببازد، آن وقت است که هیچ‌کس اطرافیانش دیده نمی‌شود و آن‌هایی که ناچار به پاسخگویی هستند، تقصیرها را به گردن دیگران می‌اندازند. در فوتبال دنیا مربیان بهانه‌های مشخصی دارند. مثلا اشتباه داوری - که البته خیلی کم مورد استفاده قرار می‌گیرد - و ضد فوتبال بازی کردن حریف - که بیشترین فراوانی استفاده را دارد - جزو بهانه‌های معروف فوتبالی‌هاست.

این بهانه‌ها در فوتبال ایران هم به وفور یافت می‌شود و حتی گاهی بیش از حد تصور دیده می‌شود. در ایران اشتباه داوری جزئی از فوتبال نیست چون در هر بازی یکی از بخش‌های اصلی نشست‌های خبری انتقاد از کار داور است. همچنین همه مربیان ایرانی از این که حریف دفاعی بازی کرده و مانع از بازی هجومی تیمش شده شاکی‌اند، انگار نه انگار که فوتبال دفاعی، ساکن و بدون جذابیت، سبک فوتبال اکثر تیم‌های ایرانی است.

این‌ها به کنار، مربیان ایرانی هرچه در بخش فنی ضعف دارند، در حرف زدن و بهانه آوردن کم نمی‌آورند. بهانه‌هایی که این‌ها پیدا می‌کنند در دکان هیچ عطاری پیدا نمی‌شود. یکی از مربیان از اول فصل تا آخر هرجا می‌بازد یا ناکام می‌ماند پای عده‌ای دشمن موهوم را به میان می‌کشد و نتیجه نگرفتن تیمش را تصیر آن‌ها می‌داند. آقای مربی - که این روزها مدام بد می‌آورد - اسم گروه دشمنان فرضی‌اش را "قلم به دستان مزدور و اجنبی‌پرست" گذاشته است.

مربی دیگری که تا بود از نتیجه‌گیری تیمش خبری نبود و تا حالا هر کجا بود. ناکام بوده و تنها افتخاراتش مربوط به دهه 70 و لیگ آماتوری آن دوران است، علت تمام مشکلات تیمش را حضور کارلوس کی‌روش می‌دانست! این مربی که نتایج چندان درخشانی در لیگ کسب نکرده است، مدام از نحوه کار کی‌روش انتقاد می‌کرد و علت بدبیاری تیمش را برنامه‌ریزی و سبک کار سرمربی پرتغالی تیم ملی می‌دانست.

چندین مربی هم در ایران هستند که از جادو و جنبل رنج می‌برند. آن‌ها معتقدند که برخی از مربیان برای نتیجه‌گیری از جادوگر استفاده می‌کنند. ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که مربیان صاحب جادوگر هیچ گاه موفق نبودند و افتخاری کسب نکردند. گویی جادوگرهایشان کار خود را خوب بلد نبوده‌اند یا سبیل‌شان خوب چرب نشده است.

در میان انبوه بهانه‌های فوتبالی و غیر فوتبالی، یک مورد، عجیب خودنمایی می‌کند. آیا می‌دانستید "باد" می‌تواند کل نتایج یک هفته لیگ برتر را دستخوش تغییر کند؟

در فوتبالی که مدام توپ روی هواست، هیچ عجیب نیست که باد بتواند روی کار تیم‌ها اثر بگذارد اما وقتی تیم‌ها برنامه‌ای ندارند و فقط دنبال توپ می‌دوند، حرف از تاثیر باد زدن، باد هواست.

واقعیت این است که چرخ فوتبال ایران پنچر شده و مربیان کم‌کار و ضعیف برای پر کردن آن دنبال باد رفته‌اند. بادی که مد نظر این دسته مربیان است آنقدر قوی است که توپ حریفان را وارد دروازه آن‌ها می‌کند و از گل شدن موقعیت‌های نداشته تیم‌شان جلوگیری می‌کند. این باد به خیال این آدم‌ها آنقدر باهوش است که یک نیمه به ضرر آن‌ها می‌وزد و به حریف پنالتی می‌دهد و ضربات ایستگاهی را به گل تبدیل می‌کند و در نیمه دیگر ضعیف می‌شود تا مبادا توپ ان‌ها تصادفا وارد دروازه حریف شود.

اگر فوتبالیست‌های ایرانی و مربیان حراف آن به اندازه "باد" قوی و باهوش بودند، بعید نبود که فوتبال ایران قهرمان جهان می‌شد. آن وقت دیگر نه کی‌روش می‌توانست سد راه فوتبال بادپای ایران شود، نه قلم به دستان مزدور می‌توانستند باد لاستیک فوتبال را کم کنند، نه جادوگر و رمالی می‌توانست مثل برق و باد نتایج را عوض کند.

بادکنک فوتبال ایران همین روزهاست که بترکد و آن وقت امید است که مربیان جوان و توانایی که کارنامه‌شان از توانمندی و دانش آن‌ها نشان دارد را باد نبرد. تا وقتی مربی‌نماها در باد بهانه‌های پوچ و توخالی خوابیده‌اند، فوتبال ایران نه رشد می‌کند و نه می‌بالد؛ پس ای کاش این بادکنک زودتر بترکد.

منبع: ایسنا




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.