شناسه : 11697844
گفتگوی تفصیلی/ پدر شهید مطلب شفیعی-خیر کتابخانه ساز یزدی:

معتقدم هر کسی باید تلاش کند تا یاد شهیدان جاودانه باشد/پیام رهبری مرا شرمنده کرد


حتما شنیده اید که چندی پیش پدر و مادر یزدی شهید مطلب شفیعی در اقدامی فرهنگی منزل مسکونی خود را برای ایجاد کتابخانه وقف نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور کردند که در پی این رویداد رهبر معظم انقلاب پیامی صادر کردند. به همین بهانه با پدر شهید مطلب شفیعی به گفتگو نشسته ایم...

به گزارش یزد آوا به نقل از یزدبانو، در پی صدور پیام رهبر معظم انقلاب در تقدیر از حرکت فرهنگی «محمد شفیعی» پدر شهید «مطلب شفیعی» در ایجاد کتابخانه عمومی در طبقه دوم منزل خود به نام این شهید، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نیز در حمایت از این حرکت فرهنگی یک نسخه از همه کتابهای منتشر شده توسط انتشارات عصر داستان را به این کتابخانه اهداء خواهد کرد و از همه دوستداران کتاب و کتابخوانی نیز خواسته تا با اهدای کتاب حمایت خود را از حرکت فرهنگی این پدر شهید اعلام کنند.

 

*خبرنگار یزدبانو نیز گفتگویی را با محمد شفیعی پدر این  شهید انجام داده است:

 

 

• ضمن تقدیر از حضرتعالی از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید؛ در ابتدا درباره شهید و زندگی ایشان بفرمایید.                                                             

پسرم در دومین روز از ماه خرداد 1346 در بهاباد یزد به دنیا آمد.مطلب دوساله بود که به شهر یزد آمدیم.در سن چهار سالگی او را برای یادگیری قرآن به مکتب خانه فرستادم . مطلب 6 ساله بود که قرآن را کاملا فرا گرفت. و در همان مکتب خانه به عنوان مربی به افراد دیگر قرآن را یاد می داد.
یادم می آید وقتی مطلب 6 ساله بود در سفری که به زیارت امام رضا (ع)رفته بودیم، در راه حرم مطلب به فروشگاهی رفت و یک جلد قرآن برداشت و بیرون آمد.من مبلغ قرآن را پرداخت کردم و چیزی که قابل توجه بود آن بود که مطلب آن قرآن را از خود جدا نمی کرد.


بعد از آن در دبستان های دکتر خانعلی و ناصر به تحصیل پرداخت و بعد از آن در مدرسه راهنمایی فرساد ثبت نام کرد و دوره راهنمایی را با نمرات عالی به پایان برد.


پس از به پایان بردن تحصیلات متوسطه در دبیرستان واعظی و شرکت در کنکور ورودی دانشگاه امام صادق (ع) تهران در امتحان کتبی و مصاحبه این دانشگاه پذیرفته شد.


مطلب همزمان با شروع انقلاب سعی می کرد فعالانه در برنامه های انقلاب حضور داشته باشد.

 

او همیشه با خدا و ائمه بود، با انقلاب و پیرو امام بود.

 

 

• در رابطه با اخلاق و رفتار شهید شفیعی بگویید.
پسرم جوانی موقر، متین ، مخلص و صمیمی بود که همیشه سعی می کرد رضایت من و مادرش را جلب کند و هیچوقت نمی خواست بین افراد خانواده کمترین ناراحتی وجود داشته باشد.

 

 

• چطور شد که مطلب تصمیم گرفت تا به جبهه برود؟
مطلب وقتی به دانشگاه رفت فعالیت خود را بیشتر کرد.در دوره های آموزش نظامی در تبریز شرکت کرده بود و ما خبری از فعالیت های این چنینی مطلب نداشتیم.


طبق دست نوشته هایش اولین بار پنج بهمن 65 به جبهه رفته بود.


یادم می آید (22 بهمن 65) به جبهه رفت که تلفنی  به ما گفت که به مشهد می رود و به یزد نمی آید. اما بعدها به من گفت که مشهد نرفته بودم.


اواخر اسفند65 نامه ای به دست برادرش رسیده بود که در آن نامه اعلام کرده بود که به جبهه رفته است و به برادرش اصرار کرده بود که حرفی از جبهه رفتنش به من و مادرش نگوید.


بعد از آن در روز سوم فرودین ماه 66 خودش نه با لباس نظامی بلکه با لباس معمولی از جبهه آمد.


تا اینکه دوباره عازم رفتن به جبهه شد و این بار جبهه رفتنش را به من اعلام کرد.خیلی ناراحت شدم  اما به قول خودش دیدم که راهی جز رفتن نیست. مطلب پس از 6 روز بعد از آخرین باری که به جبهه رفت شهید شد.

 

 

• روحشان شاد! چه چیزی باعث  شد که تصمیم گرفتید کتابخانه ای به اسم فرزندتان بسازید؟
هر سال به یاد فرزندم مراسم روضه خوانی برگزار می کنم و همیشه حضور پسرم را در کنارم احساس می کنم. همیشه دوست داشتم کاری کنم که یادش برای همیشه ماندگار باشد به همین دلیل با مشورتی که از دوستان پسر شهیدم - که هرسال به خانه ام می آیند-  داشتم، قرار بر آن شد،  کتابخانه ای به اسم شهید مطلب شفیعی بسازم.


لازم است بگویم که حضور دوستان و هم دوره ای های مطلب به من جانی دوباره می بخشد و امید را در من تازه می کنند.


بر همین اساس به اداره کل کتابخانه های استان یزد رفتم و موضوع را با آنها در میان گذاشتم و در نهایت با هماهنگی با اداره اوقاف شروع به ساخت کتابخانه کردم.اعتقاد دارم هر کسی باید تلاش کند تا یاد شهیدان جاودانه باشد.

 

وقتی پیام رهبر معظم انقلاب را در این رابطه شنیدید چه احساسی داشتید؟
باورم نمی شد که رهبر به من پیام دهند.واقعا شرمنده رهبر شدم و خود را لایق این پیام نمی دانم. از صمیم قلب آرزو دارم که این انقلاب به رهبری ایشان به ظهور امام زمان(عج) متصل گردد.

 

• در پایان اگر صحبتی دارید بفرماید.
از رهبر عزیزم که من را مورد لطف خود قرار دادند و همچنین از دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور آقای مختار پور تشکر میکنم و برایشان آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت دارم.

 

 

برای اطلاع از مشخصات کتابخانه به آنجا رفته و با کتابدار خانم اعظم السادات حسینی به صحبت نشستیم که در ادامه می خوانید:

 

• در رابطه با متراژ و اطلاعات کلی کتابخانه بفرمایید.
این کتابخانه به متراژ230مترمربع و در دو طبقه بوده که فاز اول آن در تاریخ اردیبهشت 92 و فاز دوم آن در اسفندماه جاری توسط دبیر کل کتابخانه های عمومی کشور به بهره برداری رسید. کتابخانه یاد شده در محله مریم آباد یزد واقع است. و هم اکنون با 400 عضو و بالغ بر5هزار جلد کتاب فعال می باشد.

 


• کتاب ها بیشتر در چه زمینه ای هستند؟
با توجه به اینکه کتابخانه عمومی هست در تمام زمینه های از جمله درسی،کتب مرجع ، دینی ، نشریات و ...کتاب داریم.

 


• آیا تاکنون ناشری در جهت افزایش کتاب های کتابخانه کمک کرده است؟
بله. چند انتشارات از شهر های مختلف تماس گرفته و آمادگی خود را برای همکاری با کتابخانه اعلام کرده اند.همچنین مدیر عامل انتشارات عصر داستان اعلام کرده است که از همه کتابهای منتشر شده خود، یک نسخه به این کتابخانه اهداء خواهد کرد، تا از حرکت فرهنگی این پدر شهید حمایت کند.

انتهای پیام/




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.