به گزارش یزد آوا، يكي از ويژگي هاي انسان سالم و موفق، مهارت و توانايي برقراري ارتباط موثر و سازنده با ديگران است که پنچ ثانيه اول هر ملاقاتي از پنج دقيقه بعدي مهمتر است.

بدون شك همه ما دوست داريم كه ديگران ما را دوست داشته باشند و بتوانيم خودمان را در قلب آنان جاي دهيم که اين امر از طريق فراگيري مهارت ارتباطي صورت مي گيرد.

ارتباط فرايندي است كه از طريق آن افكار، عقايد و احساسات يك فرد به فرد ديگر منتقل مي گردد.

افراد از طريق ارتباط به نتايجي همچون: مشكل گشايي و تصميم گيري، كسب اعتماد به نفس، تعديل باورها، عشق و علاقه به مردم، شنونده خوبي شدن و همچنين مهار موقعيت دست مي يابند.

توانايي ارتباط موثر بدين معني است كه ما مي توانيم نظرات، عقايد، نيازها و هيجانات خود را ابراز و به هنگام نياز بتوانيم از ديگران درخواست كمك و ياري بنماييم.

يكي از ويژگي هاي انسان سالم و موفق، مهارت و توانايي برقراري ارتباط موثر و سازنده با ديگران است. آيا شما اين ويژگي را داريد؟

برقراري ارتباط اينجا و آنجا ندارد. اهل هركجا كه باشيد براي ايجاد يك ارتباط خوب و موثر بايد چيزهاي خاصي را بدانيد و از اصول ثابتي پيروي كنيد. اين اصول چيست ؟

5ثانيه اول مهم تر است. رابرت هلر مي گويد 5 ثانيه اول هر ملاقاتي از 5 دقيقه بعدي اش مهمتر است. شايد تا به حال اين موضوع را تجربه كرده ايد يانه. در 5ثانيه اول يك ارتباط، هيچ حرفي ردو بدل نمي شود اما نيمي از ارتباط در همين مدت كوتاه طي شده است.

رابرت هلر مي گويد وقتي با ديگران در حال صحبت كردن هستيد بدنتان را راست و راحت نگهداريد و با دستهايتان بازي نكنيد.

رعايت گام هاي زير ما را جهت برقراري يك رابطه موثر ياري خواهد كرد:

گام اول: گوش دادن: در حالي كه به نظر مي رسد گوش دادن به ديگران بسيار ساده است، اما اگر شنونده نتواند فن گوش دادن را به درستي بكار ببندد ارتباط دچار مشكل مي گردد. پس بايد سعي كنيم در درجه اول شنونده خوبي باشيم و به صحبتهاي طرف مقابل به دقت گوش دهيم.

گام دوم: صريح و صادق بودن: اگر ارتباطي فاقد صراحت و صداقت باشد بدون شك، يا قطع خواهد شد يا به شكل مخدوش و مبهم و ناسالم ادامه مي يابد. اگر نتوانيم و نخواهيم منظور خود را باصراحت به طرف مقابل بيان نماييم طرف مقابل به حدس و گمان متوسل مي شود و از واقعيت دور مي شود. به خاطر داشته باشيم ابهام و عدم صداقت در ارتباطات انساني دليل بسياري از مشكلات در ارتباطات فردي است.

گام سوم: همدلي و همدردي: همدردي تلاشي است براي درك و فهم نياز ذهني طرف مقابل بدون ارائه راه حل. درحالي كه در همدلي بايد بتوانيم خود را بجاي ديگران بگذاريم و از دريچه چشم آنها نگاه و احساس كنيم. در همدلي نقش منطق قويتر از احساس است و شنونده در همدلي با دقت به صحبتهاي طرف مقابل گوش مي دهد تابتواند در حل مسئله به او كمك كند و راهكارهايي را ارائه نمايد. پس باتوجه به اين مطلب بهتر است چگونگي همدلي با ديگران را فراگيريم.

گام چهارم: حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل: به خاطر داشته باشيم همه ما دوست داريم كه ديگران با نظرات ما موافقت كنند و يا حداقل به افكار و احساسات ما احترام بگذارند و آنها را تاييد كنند. اگر در برخورد با ديگران اين تصور پيش آيد كه به آنها احترام نمي گذاريم ارتباط روند مناسب و هدفمندي را طي نخواهد كرد.

گام پنجم: مخالفت نمودن به شيوه مناسب: اگر بتوانيم بپذيريم كه ديگران مانند ما نيستند آن وقت مي توانيم به شيوه مناسب با نظرات و عقايد آنها كه به نظر ما صحيح نيستند مخالفت كنيم. به عبارت ديگر بدون بحث و جدل مخرب كه غالبا همراه با بلند كردن صدا، داد و فرياد، خشم و غصب است مي توانيم به نتيجه مناسب دست يابيم.

يكي از مناسب ترين روشها براي مخالفت كردن با طرف مقابل استفاده از روش خلع سلاح است در اين روش فرد در سخنان طرف مقابل حقيقتي را پيدا مي كند حتي اگر با سخنان او موافق نيست و سپس در مقام موافقت و تاييد آن حرف مي زند. مثلا همكلاسي شما مي گويد: اصلا حرفهاي تو را قبول ندارم. پاسخ شما: بله حق با توست، ما نبايد هميشه دربست و به صورت صددر صد حرفهاي ديگران را بپذيريم. در اين روش هر دو طرف احساس آرامش و موفقيت مي كنند.

گام ششم :خود شناسي و افزايش آگاهي: آگاهي از نقاط قوت و ضعف، ترسها و اميال، آرزوها و نيازهاي خود و پذيرش صادقانه آنها، كمك مي كند تا ويژگي ها و خصوصيات ديگران را بهتر درك كنيم و آنها را بپذيريم.

مثلا بايد به اين سوالات پاسخ دهيم كه در روابطمان: دوست داريم با چه افرادي رابطه داشته باشيم؟ از درگير شدن در يك رابطه دوستانه چقدر لذت مي بريم؟ آيا در دوستي و ارتباط با ديگران پيشقدم مي شويم؟ در خود شناسي بايد به اين نكته توجه كرد كه مثلا اگر ما فردي آرام، اهل منطق و دوستدار مطالعه هستيم به دنبال دوستي و ارتباط با فردي باشيم كه دقيقا اين نقاط اشتراك را با ما داشته باشد در غير اينصورت در آينده نزديك با مشكل مواجه خواهيم شد.

گام هفتم :شناسايي افكار تحريف شده: اكثر ما در ارتباط با ديگران در چارچوب افكار خود و احساسات از پيش تعيين شده و كليشه اي خود رفتار مي كنيم.

در بسياري از اين افكار، تصوير صحيحي از واقعيتها موجود نمي باشد. بدين معني كه ما در فرايند پردازش اطلاعات كه نسبت به ديگران داريم دستخوش خطاهاي شناختي مي شويم مثلا يكي از همكلاسي ها يتان را در دانشگاه مي بينيد و سلام مي كنيد، اما او جواب سلام شما را نمي دهد و بي تفاوت از كنار شما مي گذرد.

در اين حادثه: چنانچه ذهن شما دچار تحريف و خطاي شناختي شود امكان دارد به يكي از شيوه هاي ذيل اين رفتار را تعبير و تفسير نمايد مثلا:

الف:او چقدر خودخواه و مغرور شده است (پيش داوري )

ب:حتما من كاري كرده ام (شخصي سازي )

ج:او هميشه ديگران را ناديده مي گيرد (تعميم مبالغه آميز )

د: رابطه ام را با او قطع مي كنم (تصميم گيري شتابزده )

همانطوري كه مشاهده مي كنيد هر يك از شيوه هاي مذكور منجر به مخدوش شدن ارتباط ما با ديگران مي شود در حالي كه شايد مشكل اساسي عدم تونايي ما در پردازش صحيح اطلاعات مبتني بر واقعيت است كه باعث به وجود آمدن اين مسئله شده است. رعايت گامهاي هفت گانه بالا، ما را در برقراري روابط موثر اجتماعي ياري خواهد داد.

منبع: روانشناسي براي خوشبختي پايدار، دکتر ايرج بابايي